همشهری آنلاین- مهسا حاجیان: در سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) یادی کردیم از شهیدی که وصیت کرده بود همچون بانوی دوعالم مزاری خاکی و بدون سنگ قبر داشته باشد. شهید مرتضی عبداللهی، جوانی باهوش و ذکاوت بود که با مدرک مهندسی عمران در سال ۱۳۹۵ عزم رفتن به سوریه کرد و شد مدافع حرم. او با اختراعات و نوآوریهایش توانست دل سردار سلیمانی را گرم کند. مرتضی ارادت ویژه به حضرت زهرا(س) داشت و وصیت کرده بود مزارش خاکی و بینام بماند. همین طور شد و مزارش در قطعه ۲۶ بهشت زهرا(س) خاکی و بینام است.
**
حضور آقا مهندس در کنار سردار سلیمانی در سوریه
شهید مرتضی عبداللهی در ۹ اسفند سال ۱۳۶۶ در محله نظام آباد تهران به دنیا آمد. پدرش از سرداران دفاع مقدس بود و همین باعث شده بود مرتضی با شنیدن خاطرات پدرش عاشق شهدا و دفاع مقدس شود. دوران دبیرستانش را در دبیرستان صفا محله عباس آباد گذراند و بعد در رشته مهندسی عمران دانشگاه شاهرود قبول شد. وقتی در سالسومدانشگاه تحصیل میکرد، خانواده برای سر و سامان دادن او آستین بالا زدند. اینطور شد که مرتضی سال ۱۳۹۰ ازدواج و زندگیاش را درکمال سادگی و به دور از تجملات شروع کرد. ۴ سال بعد یعنی اواخرسال ۱۳۹۴ به استخدام سپاه پاسداران درآمد. در همان سال خبر تخریب و نبش قبر «حجربن عدی کندی» یکی از اصحاب پیامبر اکرم(ص) و یاران خاص امیرالمؤمنین علی(ع) توسط تروریستهای تکفیری در سوریه به گوشش رسید. این موضوع او را برای حضور در سوریه مصممتر کرد. میگفت اگر اینها به حرم حضرت زینب(س) برسند ممکن است چنین بیحرمتی به مزار بانو کنند. همین شد که اردبیهشت سال ۱۳۹۵ برای اولین بار به سوریه اعزام شد و ۴۰ روز آنجا ماند. او مهندس بود و درکنار حاج قاسم سلیمانی نقش مهمی در عملیاتهای جنگی داشت.
مامان غصه نخوری!
مرتضی برخلاف بیشتر پسرها که مامانی هستند بابایی بود. چون فضای کاریشان به هم نزدیک بود و همیشه از پدر راهنمایی میگرفت. ماندانا دبیر سلیمانی، مادر شهید از ویژگی های اخلاقی مرتضی اینطور تعریف میکند: «پسرم توداربود و دلش نمیآمد با گفتن مشکلاتش، ذهن ما را مشغول کند. طفلک پسرم همه غصه هایش را تو خودش میریخت. بیشتر اوقات به من پیام میداد: «مامان ناراحت نیستی؟» «یه وقت غصه فلان چیز رو نخوری». اینطوری جویای حال من میشد. همیشه در سفرها شوخ طبع و مهربان بود و حال همه را خوب نگه میداشت. بیشتر مسافرتها با من و همراهم بود. الان دیگر سفر رفتن بدون مرتضی برایم معنا ندارد. همیشه میگفت: چشمتان به دهان رهبر باشد. باید در مسیر ولایت باشیم تا به سعادت برسیم و از مسیر حق منحرف نشویم.»
پسر کو ندارد نشان از پدر؛ از تیراندازی تا غواصی
سردار مصطفی عبداللهی، پدر شهید خود از فرماندهان تخریب نیروی دریایی سپاه در دفاع مقدس بوده و از پسرش اینطور میگوید: «مرتضی ارادت زیادی به ائمه اطهار(ع) داشت. برای اینکه با اعزام او به سوریه موافقت شود مهارتهای تیراندازی، غواصی، پاراگلایدر و راپل را فراگرفت و در تیراندازی تبحر یافت. آنقدر در تیراندازی مهارت پیدا کرده بود که استادش به او گفته بود با تیراندازی میتوانی نقاشی بکشی. وقتی برای پیادهروی اربعین رفته بود پسرم در سوریه بود، چند بار به من پیام داد و گفت «بابا خوبی؟» الان افسوس میخورم چرا زیاد با او صحبت نکردم. وقتی از پیادهروی اربعین برگشتم، خبر شهادتش را شنیدم. آقا مرتضی به آرزویش رسید.»
وصیت نامه خاص شهید!
شهید مرتضی عبدالهی سرانجام بعد از دلاوریهای زیاد در ۲۳ آبان سال ۱۳۹۶ در دیرالزور سوریه در سن ۳۰ ساگی به شهادت رسید. از آنجائیکه از کودکی عشق به ائمه اطهار به ویژه امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) در تار و پودش تنیده بود همیشه میگفت دوست دارم مثل حضرت زهرا(س) گمنام بمانم. او قبلاً در وصیتی مزارش را مشخص کرده بود و نمیخواست سنگ مزار داشته باشد و میگفت: «دوست دارم اگر شهید شوم؛ پیکری نداشته باشم، از ادب به دور است که در محضر سیدالشهدا(ع) با تنی سالم و کفن پوش محشور شوم و اگر پیکرم برگشت، دوست دارم سنگ قبری برایم نگذارند. برایم سخت است که سنگ مزار داشته باشم و حضرت زهرا(س) بی نشان باشند!» همین شد که مزارش مانند مزارش بانوی دوعالم خاکی ماند و سنگ قبری ندارد و هر روز و هر شب بر سر مزارش برای زائران شهدا، روضه حضرت زهرا(س) خوانده می شود. مزار این شهید مدافع حرم در قطعه ۲۶، ردیف ۷۹ میعادگاه عاشقان ایثار و شهادت است.
هم چنین این شهید در بخشی از وصیتنامهاش خطاب به همسرش گفته است: «هرموقع یا هر طوری که خبر شهادت من به دستت رسید این جمله را با خودت تکرار کن «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» بدون شک مصیبت سیدالشهدا(ع) بزرگترین مصیبت در عالم است.»
کتاب «هواتو دارم»؛ زندگینامه شهید عبداللهی
کتاب «هواتو دارم» روایتی از زندگی شهید مدافع حرم «مرتضی عبداللهی» است که محمدرسول ملا حسنی آن را به رشته تحریر در آورده و در انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «شروع کرد تک تک اعضا خانواده را به من سپرده. خانواده خودش که تمام شد شروع کرد به سفارش اعضای خانواده من. منتظر بودم بین این همه حرفهای سفارش هم برای خودم داشته باشد ولی چیزی نگفت. همه را که به من سپرد از روی صندلی بلند شد با همان چشمهای اشک بار به مرتضی گفتم با معرفت پس من چی منو به کی میسپری؟ لبخند آرامی زد و گفت نگران نباش بهت قول میدم خودم همه جا، همه وقت هر طور هم بشه هواتو دارم…»
در بخش دیگری از این کتاب میخوانیم:
مامان گفت: «شما جوونید. خوب نیست از این حرفا بزنین. صلوات بفرستید پاشید برید دنبال کارهاتون. اصلاً حوصله ندارم.» مرتضی گفت: «اتفاقا خیلی هم خوبه. من شهید بشم، زهرا سادات هم همسر شهید میشه.» بعد، رو کرد به من و گفت: «تو دوست نداری همسر شهید بشی؟» من هم بدون فاصله گفتم: «چرا که نه؟ چی بهتر از این!؟» همین چند کلمه رو گفته و نگفته، دیدم یک پرتقال بزرگ محکم خورد وسط پیشانیام! مادرها هم که نشانهگیر دقیق! جوری مامان سیمین پرتقال را به سرم کوبید که تا چند لحظه چشمهایم سیاهی میرفت. بعد خیلی جدی برگشت گفت: «بابات شهید بشه! این حرفا چیه!؟»
تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «هواتو دارم»
جالب است بدانید به تازگی در «رویداد ملّی قهرمان» و هفدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت در فرهنگسرای بهمن، تقریظ حضرت آیتالله خامنهای بر کتاب «هواتو دارم»، روایت زندگی شهید مدافع حرم مرتضی عبداللّهی منتشر شده است.
متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
این نیز جلوهئی دیگر از رویشهای انقلاب است: جوان دلاوری با عقلانیّت دههی ۹۰ و احساسات دههی ۶۰.. مصداق: الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه ... با جهادی در بهترین راه و سرانجامی برترین سرانجام ... هنیئاً لأرباب النعیم نعیمُهم ... معرفت و صبر راوی (همسر شهید) در خور ستایش است... گرامی و سربلند باد.
۲ تیر 1402
نگارش کتاب، خوب و در موارد بروز احساسات، عالی است و نیز مقدمه بخصوص چند سطر پایانی آن.
مستند مزار خاکی
ناگفته نماند «مزار خاکی» عنوان مستندی است درباره زندگی این شهید مدافع حرم ساخته شده است. در این مستند، پدر و مادر شهید، همسر، برادر و خواهر و همرزمان او از زندگی خصوصیاش صحبت میکنند. برای تماشای این مستند میتوانید به سایت https://www.aparat.com/v/GQ۷PC مراجعه کنید.
نظر شما